دانلود سریال کره ای Strangers from Hell 2019

post area

دانلود سریال کره ای Strangers from Hell 2019

 

با بازی لی دونگ ووک و ایم شی وان

قسمت ۱۰ + زیرنویس فارسی ۱۰

 

دانلود سریال کره ای  Strangers from Hell 2019

نام ها: غریبه هایی از جهنم

محصول: ۲۰۱۹ کره جنوبی از شبکه OCN

ژانر: عاشقانه | ترسناک | هیجان انگیز

تاریخ پخش: ۰۹ شهریور ۱۳۹۸ – August 31, 2019

قسمت ها: ۱۰ قسمت

روزهای پخش: شنبه و یک شنبه ها

مدت زمان: ۶۰ دقیقه

 به زودی جایگزین مراقب

 

 

 

 

خلاصه داستان: یوون جونگ وو (Im Shi-Wan) جوان ۲۰ ساله ایست که در تمام طول زندگی خود ساکن یک شهر کم جمعیت بوده اما حالا یک شغل در یک دفتر کوچک در سئول پیدا کرده. برای همین یه سئول میرود و یک آپارتمان کوچک و ارزان قیمت میگیرد؛ جایی که مجبور است حمام و آشپزخانه اش را با دیگر ساکنین آپارتمان شریک شود. او زندگی در این آپارتمان را که از نظرش تمام ساکنین آن عجیب و مشکوک هستند را دوست ندارد…

 

 

لیست بازیگران :

 

 

نقش های اصلی

 

 

 

 

Im Shi Wan در نقش Yoon Jong Woo

Lee Dong Wook در نقش  Seo Moon Jo

Lee Jung Eun در نقش Eom Bok Soon

 

 

نقش های مکمل

 

 

 

 

Kim Ji Eun در نقش Min Ji Eun

Park Jong Hwan در نقش  Byeon Deuk Jong

Lee Hyun Wook در نقش Yoo Ki Hyeok

Lee Joong Ok در نقش Hong Nam Bok

Hyun Bong Shik در نقش Ahn Hee Joong

Song Wook Kyung در نقش Cha Sung Ryeol

Ahn Eun Jin در نقش Seo Jung Hwa

Kim Han Jong در نقش Park Byung Min

Cha Rae Hyung در نقش Support Role

 

 

 

لینک های دانلود سریال کره ای Strangers from Hell

 

 

دانلود تیزرهای سریال

تیزر۱: ۳۶۰p – ۷۲۰p

تیزر۲: ۳۶۰p – ۷۲۰p

تیزر۳: ۳۶۰p – ۷۲۰p

——————————————————————–

دانلود با لینک مستقیم Vip

 

 ۳۶۰p – 480p – ۱۰۸۰p – ۷۲۰p – 720×265

برای دریافت به پوشه کلیک کنید

——————————————————————–

 

دانلود از سرور اپلودبوی

E01: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E02: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E03: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E04: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E05: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E06: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E07: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E08: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E09: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

E10: 480p  –  ۵۴۰p  –  ۷۲۰p

 

دانلود زیرنویس فارسی تمام قسمتها

 

۰۱ | ۰۲ | ۰۳ | ۰۴ | ۰۵ | ۰۶ | ۰۷ | ۰۸ | ۰۹ | ۱۰

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sadegh
Sadegh
4 سال قبل

اگه میشه زیرنویسش رو یکجا قرار بدید .

ناشناس
ناشناس
4 سال قبل

ناشناس

اسم قسمت پایانی هم یک نوع اختلال روانیه که سبب میشه فرد تشخیص نده خاطراتی که داره متعلق به خودش یا دیگری…یا اونچه فکر میکنه رو خودش انجام داده یا دیگری… که جونگ وو هم به همین اختلال دچار میشه…اما هدف نویسنده فقط این نیست…بلکه میخواد به مخاطبم این اختلال و القا کنه تا در نهایت نتونه به درستی تشخیص بده که دقیقا چه اتفاقی افتاده و شک در او باقی بمونه… بنابراین برای هر دو برداشت شواهدی و قرار داده تا مخاطب و گیج کنه… یا حتی اشتباهاتی کرده در محاسبات نویسنده…

بیاید قرائن و شواهد و با هم بررسی کنیم:

دی ان ای دکتر روی بقیه اجساد پیدا شده، پس میتونیم بگیم اون واقعا قتل ها رو انجام داده اما اگر اون قتل ها رو انجام داده چرا جی اون جونگ وو رو در حال توهم دیدن و حرف زدن با خودش دیده بود؟ اگر دکتره در اون لحظه زنده بود جونگ وو قاعدتا نباید توهم میزد بلکه واقعا باید خودش با اون حرف میزد اما می بینیم که اینطور نیست… اینجا چه فرضی پیش میاد؟ جونگ وو ابتدا دکتر و کشته و بعد رفته سراغ بقیه، به همین دلیل چون قبلش با دکتر گلاویز بوده و خون اون روی دستاشه دی ان ای دکتر روی بقیه اجساد پیدا میشه، اینجا به منظور دیگه ام اثر میتونه داشته باشه از اونجایی داره به ما میگه جونگ وو در نهایت تبدیل میشه به مون جو یعنی دکتره پس اینکه پلیس اثر دکتره رو روی اجساد پیدا میکنه به این معنیه وجود این دو فرد یکی شده و قتل ها رو اگر جونگ وو هم انجام داده باشه انگار مون جو انجام داده… یک شکل نمادین و فانتزی ای هم به این موضوع دادن… پس می بینیم برای این مورد توضیحی وجود نداره… نمیشه توهم دیدن جونگ وو رو توجیه کرد… و نمیتونیم در مورد زمان قتل ها نظر قطعی بدیم… مگر اینکه فرض کنیم جونگ وو فقط دکتره رو کشته بعدم نشسته همونجا بالای جنازه اش توهم زده! و دکتره قبلا رفته بقیه رو کشته اما اگر قبلا کشته چرا به جونگ وو میگه برو بکششون… فرض کنیم دکتره قبلا کشته شون پس اگر جونگ وو قبول میکرد بره بکششون طوری که تو سریال هم قبول میکنه… اون وقت دکتره میگفت نرو من قبلا کشتمشون؟ آیا اون دیالوگم بخشی از توهمات جونگ ووئه؟ اگر توهمه یعنی دکتر باید زنده باشه اما پلیس جسد اون و پیدا کرده! پس قبلا کشته شون بعد اومده به جونگ وو میگه بکششون تا جی اون و آزاد کنم بعد جونگ وو خودش و میکشه؟ ولی اگر بعد از کشتنش همون لحظه داشته توهم میزده… دکتر کی وقت کرده بهش القا کنه که اون بقیه رو کشته؟ فرض و بر این گرفتیم که جونگ وو فقط دکتر و کشته ولی اگر بعد از درخواست دکتر اون و کشته، دکتر کی به اون القا کرده؟ آیا پاسخ دقیقی براش وجود داره یا فقط حدس و گمان میزنیم و برای پاسخ به سوالات فرضیه مطرح میکنیم و خودمون به داستان چیزهایی اضافه میکنیم؟ خیلی سوال برانگیزه…

مورد بعد پلیسه وقتی در زیرزمین زندانی بود شهادت داده بود دیده که آجوما منحرفه رو کشته اما بعد از دیدن جونگ وو به شک افتاد… سوال پلیسه شاید نمیتونسته چشماش و باز کنه اما میتونه صدای یه زن و از صدای جونگ وو تشخیص بده… پس اون دیالوگ هایی که بین منحرفه و آجوما رد و بدل شد جلوی پلیسه تو زیرزمین واقعی بودن یا تخیلی؟ اگر تخیلن …تخیل چه کسی هستن و اگر واقعی هستن پس چرا پلیسه به شک افتاد… آیا اون دیالوگ ها واقعا اتفاق افتادن و اگر افتادن پس جای شکی نمیمونه و اگر اون دیالوگ ها اتفاق نیافتادن پس توهم و خیال کیه؟ توهم پلیسه که گمان میکنه آجوما اون و کشته؟ همچنین پلیسه صدای دکتر و جونگ وو رو هم میتونه از هم تشخیص بده پس چرا دچار شک شد… یعنی پلیسه هم درگیر همون اختلال شده طوری که نمیتونه تشخیص بده اونچه دیده واقعیته یا خیال میکنه واقعیته… در حالی که قبلا قطعا شهادت داده آجوما منحرفه رو کشته… بعدا با دیدن دستبند و شنیدن صداش دچار شک میشه…ایا صدای دستبند ماندگارتر و واضح تره یا صدای خود آجوما و جونگ وو یا دکتره؟ مشکل اینه اون دیالوگ ها هیچ توجیهی نداره… و اینکه پلیسه قبلا چطوری مطمئن بوده آجوما قاتله منحرفه است و بعد به شک میافته؟ دلیل اینکه باور داشته آجوما قاتله چی بوده و چرا در سریال به ما نشونش ندادن و چطور شد اون دلیل با شنیدن صدای دستبند در ذهنش بهم ریخت این در حالیه که دستبند اصلا متعلق به آجوما نبوده که به این خاطر پلیسه به اشتباه افتاده باشه…دستبند متعلق به دکتر بوده… پس اگر دکتر قتل و کرده… چرا پلیسه صدای اون و نشنیده؟ و اصلا صحنه دیالوگ آجوما و منحرفه چیه و واقعیت داره یا نداره؟ پاسخ روشنی وجود نداره… اگر اون صحنه توهم جونگ وو بوده پس چرا فکر میکنه خودش قاتله و اگر توهم جونگ وو نیست و دکتره اینکار و کرده چرا پلیسه اول فکر کرده آجوما اینکار و کرده؟ هیچ توضیحی وجود نداره… انگار هیچ اهمیتی نداده نویسنده به توضیح این موارد… پلیسه هم توهم زده؟ بعد به این نتیجه رسیده توهمش اشتباه بوده و حقیقت اینه که جونگ وو قتل کرده یا قاتل اونیه اون دستبند و داشته اما واقعا اون دستبند دست جونگ وو بوده اون لحظه یا دکتره؟ اگر جونگ وو دکتر و کشته و اون دستبند دستش بوده که پس باز این سواله چرا پلیسه فکر کرده آجوما اونجاست… اگر دکتره خودش اونجا بوده و منحرفه رو کشته چرا باز پلیسه فکر کرده آجوما اونجاست و قاتله؟ و اگر واقعا آجوما قاتل منحرفه است چرا صدای دستبند و پلیسه شنیده؟ پس می بینید صحنه دیالوگ منحرفه و آجوما توضیحی نداره… نه میشه گفت توهم جونگ ووئه نه میشه گفت توهم پلیسه است…جونگ میتونست قتل منحرفه رو هم در توهمش به دست دکتره ببینه… اما اینطوری نیست… ما اصلا نمیدونیم براساس چه شواهدی پلیسه شهادت داده اون قتل و اجوما کرده… حتما باید دلیلی داشته باشه اما می بینیم با شنیدن صدای دستبند به دلیلی که قبلا داشته شک کرده… و این سوال هست چرا؟ دکتره به جونگ وو القا کرده اون منحرفه رو کشته اما به پلیسه چی؟ چی باعث شده پلیسه اول فکر کنه آجوما قاتله بعد به جونگ وو شک کنه؟ کسی به اونم القا کرده یا اون چون در شرایط بد قرار گرفته توهم میزنه؟ خیلی پیچیده شده نه؟ و هر چی بیشتر سعی میکنی توضیحش بدی پیچیده تر میشه… البته این به نظرم ایراده… باید سریال توضیح میداد دلیل پلیسه برای شهادت دادن در مورد آجوما چی بوده ولی اینکار و نکرده! یعنی ما تو این مورد نمیتونیم اصلا بگیم دکتره اینکار و کرده یا جونگ وو چون اساسا پلیسه گفته آجوما بوده به چه دلیل نمیدونیم… ولی بعد از دیدن جونگ وو شک کرده که اون بوده! حتی پلیسم رد آجوما رو در قتل منحرفه پیدا کرده اثر انگشت اون و بقیه چیزها… پس چی شده آجوما واقعا کشتش و دکتره رفته اونم القا کرده به جونگ وو که فکر کنه خودش کشته؟ اگر اینطوره صدای دستبند چی میشه؟ پس صدای دستبند یعنی دکتره کشته اش پس چرا اثر انگشت و رد آجوما رو منحرفه بوده؟ هیچ جوابی نیست… چه نیازی داشته دکتره رد و اثر آجوما رو بذاره رو جسد منحرفه بعد به جونگ وو القا کنه که تو کشتی…

جی اون گفت دیده جونگ وو با خودش حرف میزده و در واقع داشته توهم میزده و با خودش گلاویز بوده… پس این یعنی دکتر و قبلا کشته… اما همون لحظه ای اونجا ایستاده، بلافاصله شروع کرده توهم دیدن… یا اینکه دکتر و قبلا کشته رفته سراغ بقیه بعد برگشته و توهم میزنه که حالا نوبت غول آخر یعنی دکتره است؟ بالاخره جایی رفته یا نرفته و تمام مدت در همون طبقه و کنار جسد دکتره بوده؟

پلیس گفته قتل ها انگار کار یه ادم تازه کاره نه یه قاتل حرفه ای و این میتونه واقعا به این معنی باشه که دکتره زرنگی کرده و عمدا طوری قتل ها رو انجام داده که انگار یه تازه کار اینکار و کرده… اما پلیس این و به جونگ وو گفته که قتل ها شبیه کار تازه کاراست تا این اثر روانی بذاره رو جونگ وو؟ یعنی این موضوع به تحقیقات پلیس برمیگرده… و یه نفر باید به جونگ ووو این موضوع و گفته باشه تا روش اثر روانی بذاره و گولش بزنه… یعنی اگر نقشه دکتره این بوده که با انجام قتل ها به شکل یک آدم تازه کار جونگ وو رو گول بزنه پس باید یکی این موضوع و به جونگ وو گفته باشه! اما ما چنین چیزی و در سریال نمی بینیم… پس نمیتونیم مطمئن باشیم که کسی به جونگ وو گفته پلیس به چنین نتیجه ای رسیده یا نه… آیا پلیس بهش گفته ما فکر میکنیم که قتل ها عجیبه و به نظر میرسه کار یه ادم تازه کاره؟ دلیلی داشته که این و بهش بگن؟ برای پلیس که طبق مدارک همه چیز واضحه پس دلیلی نداشته و همونطوری میبینیم ناگهانی پلیسه یادش میافته این سوال و از دختره بپرسه که مطمئنه دیده منحرفه رو آجوما کشته؟ اونم میگه صداشون و شنیده… یعنی صدای آجوما و اون… ولی بعد خودش شک میکنه بخاطر دستبند… ولی عجیبه صدای دستبند واضح تره یا صدای حرف زدن همونطوری بالاتر هم گفتم؟ و چطوری رد آجوما رو منحرفه است؟

در نهایت ما می بینیم که جی اون دچار توهم میشه صداهایی و تو بیمارستان در حین مکالمه اش با پلیسه می شنوه…

پلیسه هم دچار توهم و شک شده…

جونگ وو هم توهم زده…

پس حقیقت واقعا چیه؟ این شواهد با هم نمیخونن… چطوری با قطعیت میشه گفت واقعا چه اتفاقی افتاده؟ آیا واقعا میشه گفت همه اش نقشه دکتره بوده از اظهارات پلیس در مورد نحوه ناشیانه بودن قتل ها( تا جلوه دادن آجوما به جای خودش در قتل منحرفه و القا کردن به جونگ وو که کار اون بوده؟ نه نمیشه گفت… هر چی بخوایم بگیم یه چیزی ضدش وجود داره… مثلا دکتره نمیتونسته مطمئن باشه حتما پلیس به جونگ وو میگه قتل ها ناشیانه انجام شده و این روش تاثیر روانی میذاره و جونگ وو که قبلا روانی شده پس دیگه فرقی نداره این و پلیس بهش بگه یا نگه… پس نمیتونیم قبول کنیم که دکتره ناشیانه قتل کرده که به جونگ وو این و القا کنه یعنی مثلا خودش رفته به جونگ وو گفته این قتل ها ناشیانه انجام شدن چون تو قاتلی؟! پس چطوری بگیم ناشیانه بودن قتل ها هم نقشه اون بوده؟ این چیزی بوده پلیس بهش می رسیده نه جونگ وو… یعنی اگرم چنین نقشه ای کشیده باشه دکتره این و برای پلیس کشیده ولی مگه میخواست گیر پلیس بیافته جونگ وو که چنین نقشه ای کشیده هدف اون قاتل کردن و روانی کردن جونگ وو بود نه گیرش انداختن… پس این و هم نمیتونیم بپذیریم….

این البته ایراد نویسنده ام هست… حداقل باید یه کاری میکرد ما دوتا فرضیه داشته باشیم یا جونگ وو واقعا قاتله یا نیست و فکر میکنه قاتله و در واقع دکتره قاتله… اما مساله آجوما و منحرفه و اظهارات پلیسه و جی اون اشکالاتی این وسط به وجود اوورده که از طرف نه جونگ وو نه دکتره قابل توجیه و توضیح نیست…

پس میتونیم بگیم یه بخشیش القای نویسنده برای ایجاد شک در مخاطبه یه بخش دیگه اش اشتباه نویسنده… مسائل و کامل و دقیق توضیح نداده… یه جایی ام مثل قتل منحرفه دچار اشتباه شده… چون به جای دو فرض سه فرض هست….دکتره… اجوما…جونگ وو…

در نهایت پس همه در حال توهم زدن هستن و این به مخاطبم القا میشه… تا همه به حالتی مثل اون اختلال دچار بشن!!!

ناشناس
ناشناس
4 سال قبل

توضیح در مورد قسمت آخر حاوی اسپویل برای کسانی که قسمت اخر رو درست متوجه نشدند… این و بخونید بهتون کمک میکنه.

یک اینکه یه ایراداتی به پردازش قسمت آخر وارده طوری که نویسنده ام از دستش در رفته چیکار داره میکنه اما چیزایی روشنه رو توضیح میدم:

اسم قسمت آخر یک نوع اختلال روانیه که جونگ وو بهش دچار میشه… و نمیتونه تشخیص بده که خودش قتل ها رو انجام داده یا مون جو یعنی همون دکتره… اما وقتی پلیسه میره پیش جی اون بهش میگه که دیده جونگ وو با خودش حرف میزده… یعنی اون درگیری ای بین جونگ وو و دکتره بود توهماتش جونگ وو بوده… دکتره رو زودتر کشته بوده اون لحظه ای جی اون دیدش داره با خودش حرف میزنه در حال توهم دیدنه جونگ وو چرا چون دچار اختلال روانی شده و قادر به تشخیص این نیست که خودش قاتله یا اون… و برای همین میگه کار من نبوده تو توهماتش که خطاب به دکتره… این درگیری نهایی یک طور نبرد بین خیر و شره که جونگ وو در درون خودش داره تجربه میکنه و به شکل توهم می بینش… در نهایت با اینکه جونگ وو شر یعنی دکتره رو شکست میده در توهمش یا درون خودش اما دکتره لحظه آخر بهش میگه تو هم مثل منی و … یعنی جونگ وو در این نبرد شکست میخوره و جنون پیدا میکنه مثله دکتره…

برای همین وقتی پلیسه که تنها کسیه متوجه میشه جونگ وو اون قتلا رو انجام داده برمیگرده که کتاب جونگ وو رو بهش پس بده اون و توی آسانسور به شکل مون جو یعنی دکتره می بینش… چون کاری که جونگ وو کرده مثله کارهای دکتره است دیگه اون و به شکل جون وویی که قبلا میشناخت نمی بینه…جونگ وو عوض شده… در صحنه آخرم سریال با تغییر دادن چهره جونگ وو به دکتره همین و میخواد بگه…

اما از اونجایی جونگ وو اون اختلال بهش غلبه کرده.. حتی بعد از کشتن دکتره هم می دید که اون زنده است… چون فکر میکرد همه اینا کار اونه نه خودش… در حالی که پلیس جسد مون جو یعنی دکتره رو پیدا کرده بود و جونگ وو و فقط قاتل اون می دونستن که البته به عنوان دفاع از خود محکومیتی برای جونگ وو به همراه نداشت…

از طرفی دی ان ای دکتر روی بقیه اجساد پیدا شده بود… اینم دلیل دیگری بر این هست که تاکید میکنه مون جو و جونگ وو یکی شدن… یعنی جونگ وو تبدیل شده به کسی مثل مون جو تا حدی دی ان ای جونگ وو دیده نمیشه دی ان ای مون جو روی اجساد دیده میشه…اما جونگ وو این و تشخیص نمیده یه چیز دیگه رو هم ثابت میکنه این موضوع جونگ وو دکتر و زودتر کشته خونش احتمالا همراهش بوده و این خون به بقیه اجسادم خورده…

ولی نویسنده یه چیز و حساب نکرده… جونگ وو برخلاف تصور دکتر بخاطر علاقه به کشتن برنگشت تو استدیو بخاطر نجات جون جی اون بود… ولی چرا در نهایت نتیجه گیری دکتره درست در میاد و اون قاتل میشه هر چند که دچار اختلال روانی شده… و قدرت تشخیص ازش گرفته شده… اما نکته ای که هست با وجودی دلیل جونگ وو از برگشت نیک بود نتیجه اونی بود که دکتره میخواست!

گاهی نویسنده ها انقدر سعی در پیچیده کردن ماجرا میکنن که اصل موضوع هم فهمیده نمیشه…

خیلی مسائل گنگه… اما حتی تو مسائل دیگه ام خیلی از مخاطبان دچار اشکال در درک موضوع میشن… اینم ایراد اونا نیست ایراد از پردازشه…

ناشناس
ناشناس
4 سال قبل

ناشناس

بررسی سریال حاوی اسپویل قسمت آخر

[/spoiler]
آخرشم دیوونش کردن… واقعا دوست نداشتم اینطوری بشه… پایانش یه طوریه… هم از نتیجه راضی ای هم نیستی… یعنی هم لو رفتن اینا که میخواستی اتفاق افتاده…هم قاتل شدن جونگ وو که نمیخواستیم اتفاق افتاده… احساس خوبی ندارم… بعد از فداکاری ای بخاطر جی اون کرد نباید این اتفاق براش میافتاد یا بعد از جایی که حاضر نشد دوستش و بخاطر جی اوون بکشه… البته یه چیزی ام هست پایان بندی و گنگ کردن بین توهمات جونگ وو و واقعیت… خواستن خیلی معما گونه باشه…

در کل انتظار پایان شکوه مندی و داشتم…به نظرم این اون پایان نبود… اینکه همه شون بمیرن به جای مجازات شدن به شکلی که دوست ندارن…اونا حتی از مردن این شکلی هم راضی بودن! باید اتفاقی براشون میافتاد که دوست ندارن…

در ضمن دلم میخواست پلیس ها بخاطر بی توجهیشون حسابی شرمنده بشن اما اینم نشد!!!

اینکه جونگ وو دکتره رو بکشه مشکلی نداشتم… اما بقیه شون… و دیونه شدنش اصلا جالب نیست… این هدفی بود دکتره دنبال میکرد اما ترجیح میدادم با تمام عدم کنترل خشم و مسائلی جونگ وو داره بتونه خودش و کنترل کنه و نشون بده اگرچه انسان گاهی خشمش بر او غلبه میکنه اما لزوما قرار نیست تبدیل به یک حیوان درنده خو مثل اون روانی ها بشه.. اما این اتفاق نیافتاد… آخرشم به هر شکل موفق شدن جونگ وو رو دیوونه کنن… با کشته شدن به دست اون…

ناراحتم… همونطوری از اولش گفتم این سریال شخصیت هاش منزجر کننده بودن و حتی جونگ وو هم دوست داشتنی نبود.. اگرچه طرفش بودی و دلت میخواست بقیه حرفش و باور کنن اما افکارش و رفتار درونیش دوست داشتنی نبود… و در واقع المانی برای دوست داشته شدن درونش وجود نداشت جز اون بخش انسانی وجودش که باعث میشد علیه این قاتل ها بایسته…

اما خوب چرا با وجود تمام احساسات انسانی ای که درونش بود… و کنترلی تا اون موقع رو خودش انجام داد آخرش یهو جنون بهش دست داد… جنون آنی!!! نمیدونم… تا همین قسمت آخر به نظر می رسید نویسنده قصد نداره اون و تبدیلش کنه به یه روانی و میخواد از این مخصمه سربلند بیرونش بکشه اما اینطوری نشد… اون تونست خودش و کنترل کنه و دوستش و نکشه… حتی بخاطر اون پسر رپره ریسک کرد برگشت خونه تا جونش و نجات بده… اما تو این قسمت آخرشم شد همونی که دکتره میخواست…

در کلیت خیلی چیزها بود که آدم دلش میخواست تو قسمت آخر بهش پرداخته بشه اما نشد… دونه دونه اون قتلا و برملا شدنش خیلی مهم بودن… اما در قسمت آخر فقط روی جونگ وو و کشته شدن این گروه قاتل تمرکز شده نه مسائل دیگه ای در سریال بهش پرداخته شده بود و شخصیت های دیگه… حتی رابطه جونگ وو و جی اون هم تهش معلوم نشد چی میشه… و جی اوون از جونگ وو میترسه یا بخاطر نجات جونش دوستش داره… هر چند به نظر میرسه مورد اول درست تره!

اینم فهمیدم که آجوما دوست داشت بعضی ها رو ذره ذره بکشه نه یکهو و برای همین اون خلافکاره رو نگه داشته بود ولی چرا به جای اون همه آدم اون خلافکاره؟ چون سرسخت بود؟ شاید بخاطر سرسختیش بوده باشه و اینکه زود نمی مرد… اما در کل جای سوال باقی میذاره برای خیلی ها اصلا چرا اون و نگهداشته بودن… صرفا برای تخلیه احساسات خشم آلود آجوما و راضی نگهداشتنش!!!

اینم عجیبه که با وجود خون و خونریزی ای جونگ وو داشت چطور پلیس نتونسته دی ان ایش و روی افراد مهمان خانه یعنی همون قاتلا تشخیص بده… یا اثر انگشتش و … اینا چیزاییه زود روشن میشه…. حتی تو یه قتل تمیزم ممکنه یه جایی قاتل از دستش دربره یه ردی بمونه چه برسه این قتل و کشتار کر و کثیف…

این مساله که پیش میاد و تشخیصی پلیس داده درمورد کشته شدن همه به دست دکتره…مساله رو گنگ میکنه… گفتن دی ان ای دکتره رو در کنار بقیه اجساد پیدا کردن… دو حالت داره یا سریال میخواد به شکل نمادینی بگه جونگ وو و دکتره یه طور شخصیت دارن و این انگار اونه… بنابراین هر کدوم قتل و کرده باشن فرقی نمیکنه… یا اینکه جونگ وو خونه دکتره رو که روی دستاش بوده به بقیه اجساد مالیده یا خواسته یا ناخواسته و این باعث شده پلیس همون و ردگیری کنه نه چیز دیگه… که البته خوب باید برای پلیس عجیب باشه خون دکتره چطوری همه جا هست!!!

یه بخشی از بی توضیح ماندن وقایع میتونه به دلیل تعمد نویسنده باشه اما به نظر میرسه تو این اثر بخش دیگری از این بی توضیح ماندن وقایع بخاطر اشتباه نویسنده بوده… انقدر مسائل و پیچیده کرده که از دستش در رفته و یه سوالات و ابهاماتی و به وجود اوورده که پاسخ منطقی براشون وجود نداره…

البته این اثر و از روی یک وبتون ساختن یک کمیک… اما دلیل نمیشه این مسائل و فراموش کنن در پرداخت اثر…

اینم بگم از قسمت چهارم به بند سریال فضاش بهتر میشه… سه قسمت اول خیلی عصبی کننده بود… فکر میکنم با پررنگ شدن نقش دکتر فضای سریال تازه روی دور اصلی خودش میافته و هیجان واقعیش شروع میشه…

هم دوست داشتم زود تموم بشه هم نشه… اما خوب بود که بیش از حد طولانیش نکردن هر چند پایان بندی اون پایان بندی ای نیست که برای قسمت های هیجان انگیز گذشته انتظار داری… حیف… حیف… واقعا حیف شد که برای جونگ ووو این اتفاق افتاد…

واقعا فکرم و مشغول کرده… چرا با وجود اینکه جونگ وو به یک دلیل خوب یعنی نجات جی اوون برکشت به اون ساختمان نه علاقه به آدمکشی در آخر روانی میشه… یعنی با وجودی که دکتره معتقد بود جونگ وون عاشق قتل و کشتاره و ازش لذت می بره… جونگ وو از این موضوع فرار میکرد و می ترسید و بازگشتش هم بخاطر جی اوون بود نه چیزی دکتره بهش اعتقاد داشت اما در نهایت اونی میشه که دکتره میخواد…

و یه جا یه چیزی گفت جونگ وو این داستانی بود که داشتم می نوشتم… یه ابهامی وجود داره یعنی کل چیزی دیدیم داستانش بوده یا منظورش از داستان اینه که نقشه ی کشتن اون آدما رو از قبل کشیده و این داستانیه برای زندگی خودش نوشته!!!!

یه مساله دیگه که وجود داره اینه که به نظر میرسه احتمالا اول از همه جونگ وو دکتره رو کشته باشه که دی ان ای دکتره روی اجساد دیگه پیدا شده… و در انتها که جی اون دیده جونگ وو داره با خودش حرف میزنه توهماتش بوده… و اون زمان دیگه دکتره زنده نبوده… و جونگ وو توهم میدیده… و خودشم بین اینکه خودش قتل ها رو انجام داده یا دکتره شک داشته… چون وقتی با خودش حرف میزد داشت میگفت کار من نبوده…

در هر صورت چیزی که هست روانیش کردن… ولی انتظار نمیرفت با وجود اینکه اون بخاطر جی اوون برگشته و حتی وقتی دستاش بسته است نگران جی اوونه و میخواد نجاتش بده در انتها بشه یه روانی… کشته شدن قاتلا به دست اون مهم نیست… مهم اینه حتی اگر می کشتشون نباید روانی میشد… چون دلیلش برای کشتن اونها هم علاقه به قتل و آدمکشی نبود بخاطر اعمال اونا و کاری که باهاش کرده بودن و در نهایت جی اوون بود…

جالب میدونید چیه یه سوتی بزرگ وجود داره… چرا وقتی که دکتره رفت دوست جونگ وو همون مدیره عامله رو کشت دوربین های مدار بسته هیچی ضبط نکردن؟ کل این ساختمون حتی توی دفتر دوربین داشت…

بعد هم وقتی دوربین های خیابونی رو در مسیر دفتر چک میکردن رد قاتل پیدا میشد پس چرا اصلا رو این موضوع که پلیس داره دنبال قاتل مدیرعامله میگرده پرداختی انجام نشد؟؟ به نظر میرسه عجله عوامل برای پایان بندی کار دستشون داده… و استدیو باید از چند جهت لو میرفت نه فقط بخاطر اون پلیسه… کاملا قابل ردگیری بود که بفهمن قاتل مدیر یعنی همون دوست جونگ وو کیه… اما انگار هیچ دوربین مدار بسته ای نبوده!!! اصلا بهش نپرداختن… میتونستن همزمان اینکه پلیسه رفته تو استدیو و اونا دارن رو قتل مدیر تحقیق انجام میدن با چک کردن دوربین ها به حرف دختره و اینکه دندان پزشکش مشکوکه پی ببرن…

یه جای دیگه ام جای ابهام داره اینه که چطور جلوی ساختمون به اون بزرگی و جایی دوربین هست دکتره رفت جی اوون و دزدید… انگار مساله دوربین ها کلا فراموش شده استدیو پرت بود دوربین نداشت… جلوی خونه جی اون چی…