داستان در دوران باستان اتفاق میافتد و داستان یک امپراتور جوان را دنبال میکند که در تئاتر با گروهی از هنرمندان زندگی میکند. در یک سلسله خاص که مرفه و صلح آمیز است، مردم امپراتور جوان را به خاطر درخشش و خردمندی خود می ستایند. در واقع، امپراتور هنوز قدرت را به دست نگرفته است زیرا در دست ملکه مادر و عموی امپراتور باقی مانده است. امپراتور که علاقه ای به امور دولتی ندارد، به سادگی می خواهد به بیرون از کاخ برود تا به سفر برود و وسواس خود را با اپرا تغذیه کند. یک روز امپراتور یک گذرگاه مخفی را کشف می کند. وقتی او بی سر و صدا بیرون میرود، با تعجب متوجه میشود که در انتهای گذرگاه یک خانه تئاتر است که در آستانه بازگشایی درهای خود به روی عموم است. هنگامی که صاحب آن بای شیائو چینگ را ملاقات می کند، هویت واقعی خود را پنهان می کند تا با گروهی از هنرمندان شگفت انگیز ارتباط برقرار کند. امپراطور که با مردم یکی است، چندین فراز و نشیب را در سفر خود طی می کند تا به یک حاکم عالی تبدیل شود.
A Shin was a supervisor of the IT department of a bank but was fired by the company and his girlfriend left him. However, he is still optimistic to stick to his entrepreneurial dream.