دانلود سریال کره ای Evilive 2023

اول ازهمه بگم واقعا بازی این بازیگر شین هاکییون فوق العاده س ،عالی بود تو این سریال،مخصوصا دوقسمت اخر محشر بودواقعا عالی بود،بازی بقیه م بنسب خوب بود ولی خوب این بازیگر یچیزی دیگه س که همیشه باعث میشه شما یه فرقی بین این و‌بقیه بذارید و‌ناامیدتون نمیکنه،اصن نقشه هایی که برای از بین بردن سودویونگ کشید که فکرشم نمیکنید😄 عالی بود خیلی تمیز و‌ریز همه چیز حساب شده انجام شد ،کلا کارکتر سودویونگ م خیلی مرموز و‌معلوم نیست باخودش چندچنده و همه چیو براخودش میخواست و اگه به جاییکه الان داشت رسیده بود فقط بخاطر کمک ها و نقشه های هان دویونگ بود وگرنه یک گانکستر لات بی سرو پا می موند ،تنها فرق اینه که اون بدبخت یه وکیل کاربلد اما فقیر بود و‌اگه پول و قدرت داشت نیازی به سودویونگ نداشت،درسته تو تله اونم افتادن ولی این هاندویونگ بود که مث یک برنامه نویس دقیق همه چیز رو کنارهم میچید و بی نقص تحویل سودویونگ میداد که باعث شد غول بشه بنظر من که سودویونگ قبل ازاینکه یه دوست یاهمکارباشه یه اشغال بود که دایم همه رو‌میخواست کنترل کنه ،حالا این وسط م یجورایی زندگیشون بهم گره خورده بود مجبور به همکاری باهم بودن درمواقع ضرروت هوای همو‌ داشتن ولی بهمدیگه م اعتمادنداشتن وازطرفی م نمیتونستن همدیگه رو ترک کنن چون بخاطر خیلی رازها بهم وابسته بودن ودیقا بخاطر همینا اخرش باهم درگیر میشن و این وسط زندکی هان دویونگ کن یفکون میشه و همه چیز دست به دست هم داد تااین کارکتر هاندویونگ بشدت تغییر کنه . قبل ازاینکه جزییاتشو بگم اینم اضافه کنم که پایان خوبی داشت وهمه چیز همانطور که انتظار میرفت شد و هاندویونگ ناامیدم نکرد همومجور که‌حدس میزدم مث جونمو بدترین شیطان😄😄😄 اینجا حداقل کشتن سودویونگ منطقی بود ولی تو بدترین شیطان کشتن گیچول توسط جونمو خیلی مسخره و غیرمنطقی بود ،اما راجب جزییات سریال:
این سریال یکم کند پیش میره دیقا مث اوایل سریال فراتراز شیطان ولی بعدش داستان اصلی رو‌میاد،برای همین پیشنهاد میدم سریالای شین هاکییون رو بذارید وقتی تمو‌م شد ویا رو به اتمامه ببینید تا این روند کند بودن سریال براتون کسل کننده نشه،البته که این سریال بد نبوده و جذاب و باحال بود یکم حاشیه اینا داره که میتونی رد کنی اخرین کاری که از شین هاکییون دیده بودم تک شاخ بود که کلا چون از اون ژانرا خوشم نمیاد و از بیزنسو اینام سر درنمیارم براهمین برام کسل کننده بود و‌دراپ ش کردم 😄مخصوصا اینکه کارکتر مظلومی م بود و والدین ش به پیشرفتا و تواناییاش بی اهمییت بودن خیلی حرصمو‌دراورد که مزید علت شد برا دراپ کردنش😄و با کلید خوردن سریال جدیدش واقعا منتظر یکارخوب ازش بودم و یه کارکتر چالشی و قوی دیگه مث فراتراز شیطان و دونگ شیک😄 که خداروشکر این سریال برام راضی کننده بود 😄 و اما راجب کارکترهان دوسونگ(شین هاکیون)
ادمی که بشدت درستکار و پیگیر اجرای عدالته و بخاطر همین قضیه م مشکلاتی براش پیش میاد و‌بالادستا برنمیتابن و پاپوش براش درست میکنن ودر این راستاهم دشمنایی طبیعتا بوجودمیان اما بااینحال ادمی نبود که تسلیم شه ،اما بالاخره صبر ادمم حدی داره ایوب که نیست تحمل کنه هان دوسونگه😆 بهرحال درطی رفت و امد ش به زندان که وکالت زندانیا رو بعهده میگیره (چون قبلش بخاطر همون چیزایی که گفتم اعتبارش در صنف وکلا خدشه دار میشه ) و در بین اونا با سودویونگ(بازیگرشو به اسم نمیشناسم) اشنا میشه و اینطور میشه که وکیل باوجدان و عدالتجو اروم اروم در ورطه ی لجن کشیده میشه و تصمیم میگیره که دیگه به وجدان ش محل نده و چیزی رو که باید انجام بده رو انجام بده وحتی تبدیل به قاتل میشه و همه اینام توسط همراهی و همدستی ب.دن با سودویونگ بوجودمیاد،اولش از ترس ولی بعدش طمع و بعدش دیگه میبینه این کاردرسته برای اینکه بخوای بین شغالا زنده بمونی باید مث کفتار باشی ،هان دو یونگ از این تغییر خوشش نمی اومد اما بناچار تبدیل شد به هیولا که بنظر من اصلا هیولا نبود بلکه‌همشون‌حقشون بود یه مشت اشغال بودن مخصوصا خودِ سودویونگ ،مخصوصا سکانسی که سودویونگ با اون مرتیکه انداخت ش تو کانتینر تا باهم دوئل کنن ببینه کی از اونجا زنده بیرون میاد تا ادامه مسیر رو باهاش شریک شه ،ته دل ش میدونست که هاندویونگ بیرون میاد و‌منتظر ش بودبااینکه تااینجای مسیرو راباهم اومدن اما فقط بخاطر یه حرف احمقانه که اون یارو پیری لاکپشت بهش زد و قلبشو متزلزل کرد که گفت اون ادم عادی نیست نباید بهش اعتماد کنی ،رو ش‌تاثیر گذاشت و‌نتونست از فکر این جمله بیاد بیرون و همین باعث خیانت به هان دو یونگ شد حالا درنظر بگیرین کسی اینو داره به سودویونگ میگه که جونشو مدیون همین هاندویونگه 😬😬خیلی این سکانس مسخره بود و حتما باید یکاری میکردن که مثلا بگن این غیرعادیه، جالبه والا تا دیروز که دنبال عدالت بود میگفتن رها کن عادی باش و‌حالا که مث خودشون شده میگن غیرعادیه و بهش اعتماد نکن😏😏 درسته‌که ادما بر اساس شرایط و‌موقعییتاشون تغییر میکنن اما هان دویونگ همچین‌کسی نبود ،کسیکه می ترسید درعین حالی که نمیخواست از موضع خودش پایین بیاد و حالا پله پله فقط بخاطر پول و‌امنییت خانواده ش تبدیل میشه به‌کسیکه خودشم خودشو دیگه نمیشناسه تاجاییکه براحتی در سکانس قسمتای هشت اینا به سودویونگ میگه طرفو بکشش ،اینم باز از ناچاری و مستاصل بودنشه نه اینکه هیولای واقعی شده باشه چون یارو‌مرتیکه‌مخلّ زندکیش شده بود و روانشو ریخته بود بهم از طرفی م تنها راهش حذف اون بود حالا به هر طریقی چون اکه رهاش میکردن تمام راهی که بخاطرش اومده بودن باهم بیهوده میشد چون همدست قاتل بود هم خودش هم برادرش
این مورد اخرم نمیخواست خودش مستقیما وارد عمل شه چون اولا اینکاره نبود و بقول خودش ،حذف ادماییی که باشماها هم مسیر نیستن کارشماهاس پس بکشش و وقتی که این جمله رو میگفت دیقا نوری که بصورت هان دویونگ انداخته شده بود نارنجی قرمز بود تا این تغییر شخصییت بدمن شدن رو بولد کنه در اخرم میبینیم که اول خیانت رو سودوییونگ میکنه و اونو رو در عمل انجام شده قرار میده و در همون لحظه هاندویونگ متوجه میشه اعتماد بین شون حبابی بیش نبوده هرچند ازابتدام خییلی بهمدیگه اعتماد نداشتن و صرفا چون بهم نیاز داشتن مجبور به همکاری هم شدن و وقتی سودویونگ میبینه اونی که از کانتینر اومد بیرون هاندویونگه میاد و بهش همکاربودنش و تبریک میگه و درچشماش این جمله که بالاخره تورو‌مث خودم کردمی موج میزنه و دیقا برعکسش نکاه های ناراحت و عصبی هاندویونگ رو میبینیم که فریاد میزنه فقط میخواستی منم مث خودت قاتل کنی حالا راحت شدی؟ البته که بالاخره پایان اینجور دوستی ها همیشه تلخ میشه درست مث بدترین شیطان 😭😭
بنظر من که سودویونگ دیقا از همونجاییکه مادر هان دویونک کشته شد از این فرصت خیلی بی رحمامه استفاده کرد تا بتونه باکمک کردن به انتقام گرفتن ش اعتمادشو جلب کنه
ویا وقتایی که پولی به جیب میزدن و‌م.فق میشدن ماشین و یا لباس به اون هدیه میدا د و میگفت بهت میاد و برازنده شدی همش در راستای این بود که بگه داری شبیه خودم میشی ولی اینارو هاندویونگ ما متوجه نبود ویا وقتیکه گفت بدون عینک جذابی دیگه ازفرداش عینک نزد و این اولین قدم بود برا تغییر شخصییت این کارکتر که با حذف عینک از صورت هاندویونگ نماد تغییربود که از ظاهر شروع میشه و‌ بهش اشاره شد. سودویونگ از این تغییرات ظاهری و روحی روانی اون لذت میبرد چون میدید که هاندویونگ مث موم در دستشه و چال کردن اجساد و اینام آتوی بود که باید ازشون داشته میشد،اما دریسری سکانس هام میبینیم که همین سودویونگ یکمی از همین تغییرات هم میترسید و از نکاهاش کاملا مشخص بود مثلا ایده خانه امن برا قمارو به پولای کلان رسیدن همینطور ایده بعدی ش وقتی که میره و اون یارو‌
لاک پشت پیریه رو فقط باجمله و‌نشون دادن عکس تحریک میکنه تا بتونه ازاین فرصت طلایی استفاده ببره و اعتبارخودش رو برکردونه و حریف خودشو به زانو درمیاره ،اینا ترس توی وجود سودویونگ میاورد چون اون فقط گانکستر بود و کمتر همچین ایده هایی به ذهنش میرسید وقتیکه هاندویونگ اینارو میگفت اون باخودش میگفت این مرد ذهن خطرناکی داره و باید حتما تحت کنترل خودم باشه و نمیذاشت م.قعییت جوری شه‌که اون دست بالا رو داشته باشه هرچند که بیشتروقتا این هاندویونگ بود که داشت مسیرو راه رونشون میدا د و سودویونگ اجرامیکرد .
خلاصه اینکه تو این سریال به جزییات ریزی خیلی توجه شده بود که واقعا در وصف نمیگنجه تا بیشترازاین بگم و این حسی که بازیگرا با چشماشون حرف میزدن و در سکانس های حساس انتقال این حس بدون اینکه دیالوگی برای اون صحنه نوشته شده باشه و بتونی دیقا همون دیالوگای نوشته نشده رو با چشمهات انتقال بدی خیلی عالی و تمیز بود مخصوصا تو صحنه ای که هاندویونگ قاتل میشه و با دست خونی همکاری و همدست بودنش با سودویونگ رو بتصویر میکشه و‌نکاهاشون خیلی عالی بود و من این جزییات سریال و حرکات کارکترا رو دوست داشتم تنها چیزی که تو‌سریال یکم اذییتون میکنه تم دارک سریال بود که بیشتر تو‌نور زرد قرمز نارنجی و یا شب میگذره همینطور کند بودن روند سریال که دوقسمت اخر اینقد جذاب پیش میره که اون موردا رو هم جبران میکنه … وواقعا از اینکه یکبار دیگه همچین کاری از شین هاکییون دیدم لذت بردم و بازم به فن بودنش افتخار کردم ،درسته یسری سریالاشو که انگشت شمارن دوست نداشتم‌ولی همیشه بعدازاون تو‌کاربعدی جبرانش کرده و این ثابت میکنه بازیگرازاون سطح استاندارای خودش کوتاه نیومده و‌گاردشو بخاطر شرایط و‌موقعییتای موجود پایین نمیاره این چیزیه که همیشه باعث شده از این بازیگر خوشم بیاد و چون شخصییتش مقطعی نیست و باثباته و هیچ وقت طرفدار رو ناامید نمیکنه. وباید بگم ارزششو‌داشت سریال عاای بود ممصوصا هاندویونگ کارکتری که شین هاکییون باعث شد تا باز
هم یکی دیگه از نقشهاش بیادموندنی باشه.