سریال کره ای پاییز در قلب من Autumn in My Heart

من اومدم دوباره😄و همین الان این سریالو تموم‌کردم که دیقا ساعت از نیمه شب گذشته و سه صبحه 😂 و اومدم که راجبش تا یادمه حرفامو بزنم ،واقعا سریالی بود که نمیشد نصفه بذارمش و باید میدیدم نه میشد سریالو نبینی بخاطر دوز بالای غمی که داره و‌نه میشد وقتیکه شروع‌کردی رهاش کنی مخصوصا اگه توش اوپا ی جنتلمن و همیشه جذابی مث سونک سئونگ هیون اوپا باشه 😄چقد واقعا این مرد فوق العاده جذاب و هندسام و همه چیز تمومه، هرحرکتش ادم دلش براش ضعف میره😂خداحفظش کنه😄😄😄😄 برای همین کنترات دوروزه دیدمش و گذاشته بودم وقتی ببینم‌که روز بعدش تعطیلات باشه تااگه نمیشد نصفه گذاشتش ،فکرم پیشش نباشه😆 اخه اغلب سریالا که خوب باشن همش در طی روز تا برسم ببینم ادامه شونو شبا خوابشو میبینم یا همش بفکر کارکتراشونم😂😂مث این سر یال.واما خود سریال…⬇️

و بالاخره قسمت شد این سریال اوپا رو ببینم و بااین سریال فعلا دیکه هیچ‌کاری از اوپا سونگ سئونگ هیون ندارم تا ببینیم کی حوصله کنم شرق بهشت شو ببینم😄 چون اونو دانلود نکردم و تقریبا این یک ماه اخیر فقط سریالای ندیده اوپت رو دیدم بغیراز شرق بهشت اونم چون حسش نبچد تعپاد قسمتاش زیاد بود گذاشتم اخر سر …و اما راجب این سریال باید بگم
سریال خیلی قشنگی بود ودرعین حال خیلی غم انگیز بود😭😭😭😭 که برای هرقسمتش میشد ساعتها اشک ریخت که دیگه تو یکی دوقسمت اخر واقعا ادم نمی تونه احساساتی نشه و براش اشک نریزه هم بریا یون سو هم جون سو 😭😭😭😭😭🫶رابطه یون سو و‌جون سو (سون هه کیو و سونگ سئونگ هییون اوپا )را خیلی دوست داشتم مخصوصااینکه رابطه شون از خواهر و‌برادری به عشق تبدیل شد خیلی غم انگیز ترم شد هردوشون خیلی خوب بودن و خیلی همدیگه رو‌درک میکردن اینقد عشقشون قشنگ بود که اصلا چیزای دیگه بچشمتون نمیاد ولی بااینحال
چیزای م هست که بیننده رو‌تو این سریال اذیت میکنه. وجود عفریته ویا اشغالای سریال نبود بلکه این عشق غم انگیزی که نه می تونستن رها ش کنن و نه می تونستن باهم بمونن خیلی آزاردهنده بود ،حتی خواهر واقعیشم اونقدی هیولا نبود که بخواییم از دستش حرص بخوریم یا اوپا وون بین نقش مکمل مرد که یه رقیب عشقی قَدری محسوب میشد خیلی خوب بود طفلی تااهرین لحظه با دختره بود و کمکش کرد😭😭 فقط این نامزده جون سو (سونگ سئونگ هیون اوپا)بود که تو قسمتای اخر از مهربونی و صداقت جون سو سوی استفاده میکرد و باحس ترحم خواهی میخواست هرجور شده جون سو را پیش خودش نگه داره ،بنظرم این کار ش پست تر از هر فتنه بازی بود،اولش میگفتم اینم حق داره ولی بعدش با مظلوم نمایی همش داشت سوی استفاده میکرد ،همین که جون سو رو‌کنارت نگه داشتی کافی نبود که توروانتخاب کنه؟ باید تااین حد پست باشی ؟😬😬😬 واقعا همشون در ظاهر خوب بودن ولی خیلی خودخواه بودن همه ی ادمای اطرافشون خیلی خودخواه بودن که فقط خودشون و احساس خودشون براشون مهم بود ولی وقتی به این دوتا بدبخت میرسیدن انتظار داشتن اینا باهم نباشن و از هم جداشن نامزده با رفتارا ش کاری کرد جون سو پیشش بمونه و یون‌سو خود ش بذاره بره ،وون بین واقعا خیلی مرد بود که تاخر با جفتشون‌خوب بود 😭😭 یون‌سو‌و جون سو این بیچاره ها از اینکه در بدترین و‌حساس ترین زمان زندگیشون از هم اجبارا جداشدن و دیگه نمیخوتستن حالا که شکل این رابطه تغییر کرده بازم ازهم جداشن اونم بخاطر خانواده ها و یا شرایط موجود ،این بخش عشقی داستان خیلی واقعا غم انگیز بود که من می تونستم ساعتها براشون اشک بریزم 😭😭😭😭😭 پایانش م خیلی منطقی و‌خوب تموم‌شد بااینکه تلخ بود اما وقتی دونفر اینقد عاشق همن اگه یکیش بمیره دیگری واقعا زنده بودنش فقط رنح و خاطرات تلخ براش می‌م.نه،پس با مرگ عاشق سریال یه پایان بندی تلخ اما درست به بیننده تحویل میده😭😭😭😭 وقتی تو یه سریالی پارتنر اوپا هم پا ش باشه و اونو‌در هرشرایطی قبول داشته باشه و بخاطر ش هرکاری کنه و‌هرتصمصیمی بگیره بخاطر جفتشون باشه حتی اگرم تمام کارکترای سریال اذیتشون کنن و با بد باشن و بهم نرسن بازم‌میظه تحمل کرد چون طرف مقابل مهمه که اینجا یون سو ،(سون هه‌کیو) خیلی پارتنر خوبی بود و واقعا جون سو ،سونگ سئونگ هیو ن رو‌دوست داشت و از این اداهای مرسوم سریالای قدیم و جدید رو نداشت که با دست پس بزنه با پا پیش بکشه با بلاتکلیف باشه و‌ندونه چی میخواد و یا عن بازی دربیاره واقعا رفتارا ش قابل درک و طبیعی بود از ادمی با شخصییت یون سو که اینقد خو ش قلب و‌مهربون بود هرچند که جواب این مهربونی و خو ش قلبی شو هیچ وقت نکرفت و‌کسی تحسینش نکرد و حقیقتا و از صمیم قلبش مهربون و بی کینه بود ، همینطورم جون سو ،سونگ سئونگ هیون اوپاخییلی دلم برا جفتوشن میسوخت 😭😭😭😭😭😭😭درد عشق کم بود درد جسمی هم بهش اضافه شد و‌دختره بدبخت در تنهایی با درد خود ش داشت سر میکرد بجای اینکه بفکر درمان باشه بفکر هزینه ای بود که قر اربود برای درمان اونم اگر باشه فکر میکرد و‌حساب کتاب میکرد ،آره ادمای فقیر بدبخت بیچاره همینن بجای فکر درمان بیماری یا فکر بیماری بفکر هزینه اون هستن😭😭😭 و‌همینطور دیگه سریال با غم بیشتر ادامه پیدامیکنه تا اشک بیننده رو درنیاره تموم‌نمیشه😄و اما تو این سریاله بنظر من هرجفت دخترا بدبخت بودن چه اونی که ظاهرا عوضی بود وچه‌خود این دختره (یون سو، سون هه کیو) ،چون اونم بااینکه خیلی غیرقابل تحمل بود و‌وحشی و فتنه اما حتی از سمت مادر خودشم یجورایی طرد شد و به هیچ وجه مادرواقعیش اونو قبول نمیکرد بایانکه دختر واقعی خود ش بود از طرفیم حتی اون مادری که بزرکش کرده بود باهاش رفتاردرستی نداشت و برادرشم یه لاابالی بود بخاطرهمین این دختر تو یک جو و‌خانواده اینطوری طبیعی اینقد خشن و پرخاشگر بزرگ بشه و تلا ش کنه تا خودشو از اونا جداکنه و بایانکه کارکتر منفی سریال بود اما واقعا زرنگ و باستعداد بود و این استعدادشم دیقا به ژن خونی ش کشیده شده بود پس طبیعی که وقتی به جایگاه اصلیش بر میگرده ادم موفقی میشه ،حتی اگرم باز این اتفاقات نمیافتاد اونقد زرنگ بود که‌خودشو از خانواده ش جداکنه و باز به م.فقییت برسه،اما این یکی دختره «یون سو»،سون هه کیو درست برعکس نه استعداد وتوانایی خاصی داشت و بخاطر فقر حنی نتونست درسشو ادامه بده و نه‌حتی می تونست حق خ.دشو بگیره و برای همین دید نمی تونه با اون یکی بجنگه خودشو کشید کنارو و تسلیم سرنوشتی کرد که بهش تحمیل شد و برگشت پیش مادر واقعی ش بااینکه مهربون بود و ادم خوش قلبی بود اما نمیشه فقط با مهربونی زندگی کرد باید گاهی مث خودشون بود و یا برا ی سرنوشت جنگید که این اصلا چنین کاری نکرد درسته که خیلی بدبخت بود و مظلوم سریال شد چه وقتیکه بچه بود چون مورد حمایت خانواده و برادر ش بود و چه وقتیکه بزررگ شد و جابجا شد و به جایگاه اصلیش برگشت نتونست زندکی خوبی داشته باشه حتی استعداد خاصی م نداشت تا بتونه از طریق اون به‌م.فقییت برسه بااینکه جفت مادرا اینو دوست داشتن ‌، اما چیزی که این وسط خیلی ادمو اذیت میکنه اینه که مادرواقعی که این دختره ی«ون سو» سون هه کیو رو بزرگ کرده بود براحتی از بچه شون گذشتن و بی خبر یهو رفتن امریکا دیقا تو‌زمانیکه هردو دخترا احتیاج داشتن تا زمانی بگذره و باشرایط وقف پیداکنن
دختره رو تنها گذاشت باکوهی از مشکلات بعدم ادعای دوست داشتن و دلسوزی و دلتنگی میکردن اما عملا دیک دختر بچه چهارده ساله رو پرت کردن به گودال مشکلات و‌خودشو با فرار کردن از اون شر ایط راحت کردن تا زودتر فراموشی بسپرنش ،درصورتیکه اون یکی مادره بایانکه فقیر بود و بااینکه بچه ها شو درست تر بییت نکرده بود ولی وقتی که دخترا جایگاهشون عوض‌شد هرروز دلتنگ دختر خود ش بود و‌حتی تاشنید از امریکا برگشتن خودش رفت به دیدن ش و باوجودی که اون دختر واقعیه هم باها ش زندکی میکرد اونم دوست داشت درسته اینم دختر ارومی بود و شاید اصن بخاطر همین اروم و‌مطیع بودنش بود که بادختره کناراومد و قبولش کرد چون اینم برمیگشت به گذشته ای که داشت و دریک خانواده اروم رشد کرده بود و‌طبیعتا سون هه‌کیو دیگه نیمخواد باکسی که شناختی از ش‌نداشت سر ناسازگاری بذاره.اما اون مادرقبلی حتی اینکارم نکرد که بیاد و دخترشو پیداکنه و ببیند ش و باعث همه اینا اون پدر احمق شون بود پدر دخترا که باعث شد رسما زندکی دو خانواده تحت الشعاع قرا بگیره و سرنوشت دخترا رو کن یفکون کرد و باعث بدبختی دختر ی شد که تا چهارده سالکی اونو دختر خود ش میدونست ولی یبارنشد دلش برا حداقل این همه عمری که پای اون دختر گذاشته بسوزه و با بیرحمی دخترارو‌از مادراشون‌جداکرد فقط بخاطر اون خونی که سنگشو به سینه میزد ،اینقد دلش برا دختر خودش بود میسوخت و بهو تغییر کرد که انگارنه انگار اینم بچه خودش بوده و یهو رها ش کردن و رفتن امریکا بعدم با بی رحمی از ش میپرسیدن خوشبختی شادی؟؟ اخه این چه سوالی وقتی که دتشتی خون خون میکردی و بچه هت رو عوض کردی و رها کردنی ندیدی از ابتدا موقعییت و‌شرایط اونا رو ؟شرایط شون رو‌دیده بودین واقعا الان انتظارداشتین که خروجی ش یه ادم خوشبخت وشاد باشه؟ مرتیکه بی عقل احمق خوشبختی رو رسما از دختره دزدید و به دختر خودش داد،البته باهمه اینا درسته که سون هه کیو دختره اولی خیلی بدبخت و مظلوم بود چون هر طرفی میچرخید بعداز اون قضایا یک‌مزاحم و ادم اضافی بنظر می اومد بین بقیه که هرکدومشون دوست نداشتن این‌دختره دوروبرشون باشه. و درنهایت وقتیکه یون سو سرطان گرفت و ه لحظه به مرگ نزدیکتر میشد یکم تغییر کردن و دور بر دختره رو‌کرفتن و از سرزنش کردنش دست بردشتتن،و این سریال برای میلیون مین بار ثابت کرد که ادم تا وقتی زنده س قدر و ارزش ش دونسته نمیشه‌ووقتی که می میری عزیز میشی وحتما باید بمیری تا دست از سرت بردارن😭😭😭😭😭 خیلی سریال قشنکی بو و در زمان خودش بدشت ترکونده‌و همه بازیگرای این سریال حتی اوپا سونگ سئونگ هیون و وون بین و سون هه کیو بیشتر محبوبییت پیداکردن و با شهرت جهانی رسیدن بایانکه سریال دوز غمش زیاد بود ولی دیده شد و قشنگ م بود اما به هرکسی پیشنعاد نمیشه چون واقعا غم انگیزه بشدددت😪😭😭من که خودم خیلی وقت میشد احساستم رو کنترل میکردم برای سریالای اینطوری ولی دیگه واقعا نمیشد برا این سریال گریه‌نکرد ،بریا هوین اگه تم غم دوست ندارین و یا تحملشو ندارین چووولته پیشنهاد ننمیظه و‌نبینیدش ولی فنای سونگ هیون اوپا مطمئنا این سریالو دیدن و اگه ندیدین حتما ببینید ،اصن من هربار از اوپا سونگ سئونگ هیون کاری میبینم بیش از قبل بهش احترام قایلم و دوسش دارم .تو این سریالم اوپا بشدت جذاب و زیبا ست و برعکس دو سه سریال قبلی که ازش پشت هم دیدم اصلا حرص دربیار نبود بیشتر بار غم ش زیاد بود ینی شایدم اینقد غم انکیز بود که اون بخش حرص دربیار سریال تو‌چشم نمی اوم یکی از غم انکیز ترین سریالای اوپا این سریال بود .
امیدوارم حوصله کنین و تااین پابین این کامنت طولانی راجب این سریال خیلی قشنگ رو بخونید چون واقعا نمیشه فقط به یک جمله کوتاه بسنده کرد وبگی اره قشنگ بود باید با جزییتاتش بدونی چرا این سریال قشنگ بوده که اینقد مکبوبییت و شهرت جهانی پیدا کرده،‌حقیقتا حق داشته و این همه شهرت و‌محبوبیتی حباب نبوده حتی بااین همه زمان که گذشته بازم سریال قشنکی

سلام ببخشید پایانش غمگینه؟؟

با این سریال واقعا گریه کردم